سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دینی،سیاسی، خبری
هرکس چیزی را دوست بدارد، از آنْ بسیاریاد می کند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
>>عزیزالله کاظمی ( یکشنبه 89/12/8 :: ساعت 1:6 عصر)

شورای امنیت سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه ای، معمر قذافی رهبرلیبی، پنج تن از فرزندان او و تعدادی از مشاوران نزدیکش را تحریم کرده است.
بر اساس گزارش بی بی سی، این شورا همچنین خواهان محاکمه آقای قذافی در دادگاه بین المللی جزایی به اتهام ارتکاب جنایت علیه بشریت شده است.
علاوه بر این، قطعنامه 1970 شورای امنیت سازمان ملل متحد لیبی را تحریم تسلیحاتی کرده است.
شورای امنیت عصر شنبه پس از ساعت ها مذاکره با تصویب قطعنامه ای دارایی های آقای قذافی، پنج نفر از فرزندان او و هفده نفر از نزدیکانش را مسدود کرد.
اعضای شورای امنیت روز شنبه ساعت ها بر سر نحوه برخورد با سرکوب خشونت بار معترضان در لیبی بحث کردند. هر پانزده عضو شورای امنیت در نهایت بر سر ارجاع آقای قذافی به محکمه دائمی جنایت های جنگی به توافق رسیدند.
بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد روز جمعه از شورای امنیت خواسته بود به سرعت و به طور قاطع در برابر سرکوب مخالفان و "نقض جدی حقوق بشر" در لیبی واکنش نشان دهد.
او هشدار داد: "در چنین شرایطی از دست رفتن زمان به معنای از دست رفتن جان مردم است."
بان کی مون گفت که بیش از یک هزار نفر طی روزهای اخیر در لیبی کشته شده، 22 هزار نفر به تونس فرار کرده و 15 هزار نفر دیگر هم به مصر پناه برده اند.
تشکیل دولت انتقالی
منابع خبری در لیبی از گفت و گو میان شخصیت های نظامی و مدنی برای تشکیل دولت انتقالی خبر می دهند.
مصطفی عبدالجلیل وزیر دادگستری مستعفی لیبی که به معترضان پیوسته است، می گوید نهادی متشکل از شخصیت های سیاسی و نظامی در حال فراهم کردن مقدمات برگزاری انتخابات در سه ماه آینده است.
سفرای لیبی در سازمان ملل متحد و ایالات متحده آمریکا از این طرح حمایت کرده اند. مذاکرات مربوط در شهر بنغازی که به دست مخالفان افتاده است، انجام می شود.
سازمان ملل متحد می گوید بیشتر از یک هزار نفر در سرکوب گسترده مخالفان حکومت سرهنگ قذافی در ده روز گذشته جان خود را از دست داده اند.سازمان های بین المللی هشدار داده اند که شبکه توزیع مواد غذایی در لیبی در حال فروپاشی است.


  نوشته های دیگران ()
>>عزیزالله کاظمی ( جمعه 89/12/6 :: ساعت 5:19 عصر)

متن مصاحبه ای اخیر  فرانسیس فوکویاما با خبرنگار بی بی سی :
فرانسیس فوکویاما، مهمان برنامه به عبارت دیگر، بخاطر نظریه های جدل انگیزش شهرت جهانی دارد. زمانی پایان تاریخ را پیش بینی کرده است، بعد به عنوان پدر فکری جریان نومحافظه کار در آمریکا مشهور شده است. اما شهرتش در ایران بیشتر از هر چیزی بخاطر یک سخنرانی است که "هرگز ایراد نکرده است."
شما مبدع نظریه موسوم به پایان تاریخ هستید، به این معنی که در آینده، لیبرال دموکراسی تنها نوع حکومت در همه کشورهای دنیا خواهد بود. این نظریه را بسیاری نقد کرده اند. عده ای می گویند کار شما اقدامی شتابزده برای ابرازشادمانی از "مرگ مارکس" در پی فروپاشی اتحاد شوروی و بلوک شرق بود. دیگرانی برآنند که نظریه شما فاقد پشتوانه تجربی و در نتیجه فاقد اعتبار علمی است. آیا شما هنوز به این نظریه باور دارید یا در آن تغییراتی داده اید؟
اول بگذارید موضوع نظریه ام را تکرار کنم. اگر دوران 150 ساله پیش از فروریختن دیوار برلن را مرور کنیم می بینیم که روشنفکران مترقی در سراسر جهان بر آن بوده اند که چیزی به نام "پایان تاریخ" وجود دارد، به معنای نقطه پایان تحول سیاسی بشر. به گمان آنها نوعی آرمانشهر کمونیستی حاکم خواهد شد. من صرفا این مشاهده را به انجام رساندم که در طول زمان، نهادها و جوامع بشری در حال پیشرفت است، ولی نه به سوی کمونیسم، بلکه عالیترین نوع سازمان اجتماعی لیبرال دموکراسی. من گفتم که این پدیده در سراسر جهان دارد رخ می دهد. هیچگاه نگفتم که تک تک کشورها چنین فرجامی خواهند داشت. به طور قطع، هرگز نگفتم که آمریکا باید کشورهای دیگر را به زور به این سمت براند، بلکه لیبرال دموکراسی نقطه پایانی است که به نظر می رسد بسیاری از جوامع خواهان رسیدن به آنند.
دیدگاهی هست که می گوید لیبرال دموکراسی با ساختار بسیاری از جوامع ناسازگار است، بخصوص بیرون از دایره آمریکا و اروپا و کشورهای دارای این نظام سیاسی. شما با این نظر موافقید؟
ابدا. اگر همین حالا به گوشه و کنار جهان نگاه کنید، می بینید که بسیاری از دموکراسیهای موفق در بیرون از جهان غرب هستند. هند که دومین کشور پرجمعیت دنیاست از زمان استقلال خود در سال 1947، دموکراسی بسیار موفقی داشته است، و بسیار دور از تصور است که هند را با نظام دیگری بتوان اداره کرد. همین طور کره، تایوان، اندونزی در آسیا، سراسر آمریکای لاتین، حدود نیمی از کشورهای جنوب صحرای آفریقا، همه دموکراسیهای نسبتا موفقی دارند. بنا بر این، به نظر من ارزش دموکراسی در این است که نوع کارآمدی از حکومت است که به مردم امکان می دهد که اگر رهبرانشان اشتباه کنند یا فاسد باشند یا کارهایی مقایر با خواسته مردم انجام بدهند، از آنها حساب بکشند. من تصور نمی کنم دموکراسی یک ارزش غربی باشد، بلکه راه کارآمدی برای اداره جوامع است.
شما از دولت بیل کلینتون خواستید که از تغییر حکومت در عراق پشتیبانی کند و در سرنگونی صدام حسین بکوشد. ولی بعدها، دولت جورج بوش را به دلیل برخورد نظامی اش در عراق و اشغال آن کشور مورد انتقاد قرار دادید. چطور این دو رویکرد متضاد را توجیه می کنید؟
اول اینکه گمان نمی کنم کسی قبول نداشته باشد که صدام حسین یکی از مستبدترین و خطرناکترین رهبران در جهان بود. بنابراین اگر راهی برای برکناری یا مهار او پیدا می شد، کار بسیار بجایی بود. ولی به نظر من دولت بوش با حمله به عراق اشتباه بزرگی مرتکب شد. یکی از مهمترین مشکلات این بود که آمریکا برای پیامدهای سرنگونی صدام آمادگی نداشت، برنامه ای برای بازسازی نهادها و برقراری ثبات در آن جامعه نداشت، و برای همین فرصت بسیار بزرگی را برای بهبود وضع زندگی عراقیها از دست داد. به نظر من نباید اجازه داد دیکتاتورهایی مثل صدام حسین هرچه خواستند با مردمشان بکنند، ولی کشورهای خارجی هم نباید با استفاده از نیروی نظامی برای این کشورها تصمیم بگیرند. این کاربرد قدرت، بسیار خطرناک است و باید تنها با تایید گسترده بین المللی – مثلا از طرف شورای امنیت سازمان ملل – صورت بگیرد.
شما از ایده "مهندسی اجتماعی" در عراق انتقاد کردید. این انتقاد، با پشتیبانی تان از لیبرال دموکراسی چطور قابل جمع است؟ آیا می خواهید بگویید بعد از آنکه شر حکومتهای خودکامه از سر کشورهایی مثل عراق کم شد، لیبرال دموکراسی به صورت فرایندی طبیعی تکاملی شکل خواهد گرفت؟
من باور ندارم که هیچ قدرت خارجی بتواند در کشوری دموکراسی برقرار کند. این باور، در ذات خود متناقض است. دموکراسی یعنی انتخاب مردم، یعنی پاسخگو بودن حکومت به مردم. و اگر مردمی خواهان یک شکل حکومت نباشند، هیچ دولت خارجی نمی تواند چنان نظامی به وجود آورد. به نظر من مردمی که تجربه رهبران فاسد، مستبد، ناکارامد یا خطرناک را داشته باشند، ارزش دموکراسی را درک می کنند. مردم خواستار در دست داشتن مهار حکومتند. ولی این تحولی است که باید از درون صورت بگیرد، یعنی مردم باید برای برقراری چنین نظامی بسیج شوند، نه آنکه از بیرون تحمیل بشود.
ولی در خاورمیانه نمونه های متعددی هست از کشورهایی که دولتهایشان متحدان نزدیک غرب و آمریکا هستند، ولی فرسنگها با دموکراسی فاصله دارند و شاید به همین دلیل، مردمشان غرب را دشمن به شمار می آورند. به نظر شما آینده این کشورها چگونه خواهد بود؟
در زمان جنگ سرد و پس از آن، آمریکا بیش از اندازه از حکومتهای استبدادی حمایت کرده و نکوشیده از راههای صلح آمیز و دیپلماسی، آنها را وادار کند آزادی بیشتری به مردمشان بدهند. به نظر من از آنجا که آمریکا قدرتی است بزرگ با منافعی متنوع، تا اندازه ای مقصر است که دورویی پیشه کرده، چون درست است که کشورها باید منافع ملی شان را دنبال کنند، ولی در همان چارچوب کلی، به نظر من آمریکا می توانست کشورهای دوست را به ایجاد فضای باز سیاسی ترغیب کند، زیرا هم زمینه اش فراهم بود و هم آمریکا صلاحیت اخلاقی این کار را داشته است.
ولی دیدگاهی هست که می گوید اگر چنین دولتهایی بیش از اندازه زیر فشار قرار بگیرند که به مردمشان حق انتخاب بدهند، ممکن است تجربه الجزایر تکرار بشود، یعنی اینکه تندروها در یک انتخابات آزاد به قدرت برسند ولی بلافاصله هر امیدی برای برقراری دموکراسی را نابود کنند.
به نظر من این خطر همیشه وجود دارد. به نظر من، دموکراسی فقط حکومت اکثریت نیست، بلکه نظامی است که به تکثر و ادامه انتخابات پایبند باشد. ما نمی خواهیم یک حزب خودکامه از راههای دموکراتیک به قدرت برسد. با اینهمه، به نظر من، ما در اوایل دهه 1990 در مورد الجزایر اشتباه کردیم، چون اگر حزب اسلامگرا به قدرت رسیده بود، باید با واقعیتهای اداره کشور مواجه می شد و همین احتمالا به معتدل شدن سیاستهایش منجر می شد. من کاملا پشتیبان خطر کردن در برقراری دموکراسی هستم، هر چند که متضمن ریسک به قدرت رسیدن یک حزب خودکامه باشد.
آیا همین معیار را به حماس هم اطلاق می کنید که در یک انتخابات دموکراتیک برنده شد؟
به نظر من حماس نماینده بخشی مهم و قدرتمند از افکار مردم فلسطین است. ما با دو گزینه بسیار مشکل مواجه بودیم. از یک طرف باید از دموکراسی در فلسطین حمایت می کردیم ولی از طرف دیگر باید به حل و فصل بحران کمک می کردیم. حماس مواضع سرسختانه ای گرفت که رسیدن به این هدف را خیلی دشوار کرد. ولی ما باید بپذیریم که مردم فلسطین به حماس رای دادند.
بپردازیم به مسئله افراط گرایی اسلامی که در دو دهه گذشته به عنوان تهدید اصلی علیه جهان غرب قلمداد شده. شما گفته اید که دولت بوش، در مورد تهدید اسلامگرایی مبالغه کرده بود. چرا؟
به نظر من تهدید ناشی از القاعده، تهدیدی واقعی است، ولی هم تراز با تهدیدی مثل کمونیسم جهانی که در دوران جنگ سرد درگیرش بودیم نیست. چون جنبشی نیست که در یک کشور بزرگ و صنعتی به قدرت رسیده باشد. به نظر من القاعده تهدیدی برای کشورهایی در خاورمیانه است، ولی حتی در آنجا هم القاعده نتوانسته حتی کشور کوچکی را هم زیر سلطه خود درآورد. این یکی از مسائلی است که منعکس کننده نارضایی سیاسی دائمی است. اقدامهای تروریستی وحشتناکند، ولی مبارزه ای برای بقا نیست، یعنی موجودیت آمریکا را تهدید نمی کند. بنابراین به نظر من آمریکا نباید این تهدید را چنان بزرگنمایی کند که انگار داریم وارد جنگ سرد تازه ای می شویم. از دید من، خطر به آن اندازه جدی نبود.
در مورد وضعیت افغانستان چه نظری دارید؟ به نظر شما استراتژی درست برای آمریکا این است که از آن کشور خارج بشود و بگذارد مردم نظام دلخواهشان را انتخاب کنند؟
متاسفانه من فکر نمی کنم بیرون رفتن آمریکا از افغانستان، زمینه را فراهم کند تا مردم آن کشور حکومتشان را انتخاب کنند. چون در حال حاضر طالبان از تسلیحات و سازماندهی درخوری بهره مند اند. اصلا روشن نیست که طالبان نماینده اکثریت مردم افغانستان باشند. دلیلی که ما خواهان انتخابات منظم و دموکراتیک هستیم این است که زمینی برای یک بازی منصفانه است. یعنی هم طالبان و هم دیگران بتوانند نامزدهایشان را معرفی کنند و راه صلح آمیزی برای سنجش نبض ملت و گرفتن تصمیمهای سیاسی به وجود آید. اگر آمریکا بدون پایه گذاری چنین ساختار سیاسی از افغانستان بیرون برود، کسانی که بیشترین سلاح و بهترین سازماندهی را دارند اراده خود را بر مردم افغانستان تحمیل خواهند کرد.
ولی الان 9 سال است که نیروهای آمریکا و کشورهای دیگر در افغانستان هستند. شما هیچ نشانه ای مبنی بر نهادینه شدن اصول دموکراتیک و هموار شدن راه برای آینده ای بهتر و روی کار آمدن دولتی منتخب می بینید؟
آنچه من در مورد نهادهای دموکراتیک مشاهده کرده ام و آموخته ام این است که یک شبه پدیدار نمی شوند. از بسیاری جهات، افغانستان کارش را با مسائل ساختاری متعددی آغاز کرد: فقر، نبود ارتباطات، سطح پایین سواد. بنا براین نباید انتظار معجزه ای در زمینه دموکراسی داشته باشیم. ولی پرسش این است که واقع بینانه ترین و کم زیان ترین نظام سیاسی که می توان به آن چشم امید داشت چیست؟ من باور ندارم که طالبان بتوانند چنان نظامی برقرار کنند. باید حداقلی از ساختارهای دولتی در افغانستان به وجود آید تا انتخاب دموکراتیک ممکن بشود.
نظر مخالفی هست که می گوید افغانها به طور سنتی و به گواهی تاریخ، با اصول دموکراسی بیگانه اند، ملتی قبیله محورند و اندیشه دموکراسی و نظام سیاسی مدرن برایشان ناآشنا و نامطلوب است. شما با این نظر موافقید؟
این نظر شاید یکی دو نسل پیش می توانست درست باشد، ولی از آن موقع، افغانها در چند انتخابات رای داده اند و به نظر من، شمار زیادی از افغانها می خواهند اختلافاتشان را از راههای مسالمت آمیز و از طریق رقابت در صندوق رای حل کنند تا از راههای سنتی. در هر صورت، تغییرات زیادی در افغانستان اتفاق افتاده و دیگر نمی توان به روشهای قبیله ای برگشت، چون بسیاری از افغانها، قبیله نشین نیستند و در جامعه ای بسیار مدرنتر زندگی می کنند.
به این ترتیب، از دید شما بهترین شیوه عمل برای آمریکا و متحدانش در افغانستان چیست؟
به نظر من این اتفاقی است که دارد می افتد، ولی راه حل نهایی باید از طریق مذاکره به دست آید. آمریکا نباید حضور درازمدتی در افغانستان داشته باشد. آمریکا برای خنثی کردن خطری بسیار مشخص که در یازدهم سپتامبر خودش را نشان داد، در افغانستان حضور دارد، و باید مطمئن بشود که این خطر دیگر وجود نخواهد داشت. به نظر من، آمریکا باید قبل از خروج، دولتی برخوردار از ثبات حداقلی در افغانستان به جا بگذارد و تنها راه این کار، مذاکراتی است که در آن، بخشهایی از طالبان که می توانند با بقیه جامعه همزیستی کنند، راه حل ارائه دهند.
پس شما با میخائیل گورباچف هم عقیده نیستید که اخیرا گفت آمریکا باید هرچه زودتر از افغانستان بیرون بکشد، چرا که به گفته او، تجربه شوروی نشان می دهد که افغانستان باتلاقی برای نیروهای خارجی است؟
شاید به آن نقطه برسیم، ولی به نظر من هنوز به آنجا نرسیده ایم.
برگردیم به موضوع اسلامگرایی و افراط گرایی. بسیاری برآنند که برخوردی میان تمدنهای غرب و اسلام آغاز شده. مثالی که آنها ذکر می کنند، سقوط امپراتوری روم بر اثر حمله قبایل آسیایی است. می گویند که همان اتفاق دارد برای آمریکا و غرب می افتد. شما این نظر را قبول دارید؟
نه، فکر نمی کنم این نظریه درست باشد. اگر دنیا را به صورت کل نگاه کنیم، می بینیم که اندیشه ها و اصول دموکراتیک، منشاء پیشرفت چشمگیری بوده اند، نه تنها در غرب و بخشهای زیر سلطه آمریکا. اگر بپرسیم "مهمترین اتفاقی که همین حالا دارد در جهان می افتد چیست؟" به نظر من، پاسخ این است: توسعه اقتصادی چین و هند، یعنی پرجمیعت ترین کشورهای جهان که با پیوستن به اقتصاد جهانی و پذیرش نهادهای مدرن سرمایه داری، استاندارد زندگی مردمشان را بالا برده اند و دارند وارد دوران نویدبخشی می شوند. بنا براین، دنیای آینده، دنیایی چند قطبی خواهد بود. به نظر من، عصر هژمونی آمریکا که از فروریختن دیوار برلن شروع شد و تا بحران اقتصادی اخیر ادامه داشت، پدیده ای غیرطبیعی بود. ما به سمت جهانی با قطبهای متعدد قدرت می رویم: چین، هند، روسیه، آفریقای جنوبی، برزیل و امثال آنها. این هیچ اشکالی ندارد، ما باید در دنیایی متکثر زندگی کنیم و همه به آزادی مشترک حرکت انسانها و کالاها متعهد باشیم. این مهمترین اتفاقی است که دارد در دنیا می افتد.
ولی از نظر آزادی سیاسی و نهادهای دموکراتیک، چین و روسیه کم و کاستی دارند. به نظر شما این کشورها هم روزی ارزشهای دموکراتیک را خواهند پذیرفت؟
هر دو این کشورها، در مقایسه با جایگاهی که یک نسل پیشتر داشتند، جنبه اقتصادی آزادی را پذیرفته اند. بازار آزاد را مجاز شمرده اند، به مردمشان اجازه سفر می دهند و با تجارت جهانی گره خورده اند. حال پرسش این است که از نظر سیاسی آیا نظامهایشان، مخالفت را مجاز خواهد شمرد یانه؟ به نظر من در هر دو این کشورها این اتفاق محتمل است، چون مردم نمی خواهند در حکومتهایی خودکامه زندگی کنند که حقوق اساسی آنها را دریغ می دارند. ولی این هم روندی تکاملی است که با بالا رفتن سطح ثروت و تحصیلات در آن کشورها رخ خواهد داد.
باز گردیم به اسلامگرایی افراطی. به نظر شما این جریان نقشی در سنگ انداختن بر سر راه رشد اقتصاد آزاد و دموکراسی خواهد داشت؟ جایگاه این جریان در افق بیست سال آینده جهان از دید شما چه خواهد بود؟
احساس من این است که هرچند این جریان ممکن است امروزه نیرومند به نظر برسد، اما در مقیاس تاریخی، آینده ای ندارد، چون از دیدگاه من مردم نمی خواهند در جامعه ای زندگی کنند که القاعده تصورمی کند. جامعه ای بشدت قانون زده، بدون آزادیهای فردی، عاری از ارتباط با جهان مدرنی که همه کشورهای دیگر در آن سهیمند. فکر می کنم این جنبش کند خواهد شد، چون یک موج واقعی از دموکراسی خواهی در دنیا وجود دارد، مردم خواهان مشارکت بیشتر در این دنیای باز هستند. البته این می تواند خطرناک باشد و واکنشهایی از قبیل آنچه در دهه گذشته شاهدش بوده ایم ایجاد کند.
ولی نشانه ای از کند شدن این جریان دیده نمی شود. مثلا تروریسم بومی در اروپا و اخیرا در آمریکا را در نظر بگیرید. به نظر من این طور می رسد که القاعده و سازمانهای مشابه آن از شور جوانان خشمگین در جوامع مسلمان بهره برداری می کنند و هنوز افرادی را جذب می کنند که حاضرند به خاطر آرمانشان، خودشان با بکشند.
این مسئله را هم باید در مقیاس مناسبش قرار داد. هرچند القاعده هنوز عضوگیری می کند، از نظر من هنوز در جایگاه یک جنبش جدی سیاسی نیست، چون نمی تواند آینده ای به این مردان جوان نوید بدهد. آینده ی مردان جوان خشمگین در کشورهای مسلمان، در پیوستن به نظام رو به رشد اقتصادی و سیاسی است که قدرت انتخاب واقعی به آنها می بخشد، چیزی که بسیاری از حکومتهای خودکامه در کشورهای عربی از آنها دریغ کرده اند، یعنی اشتغال، خدمات اجتماعی و دولت پاسخگو. اگر چنین می کردند، شاهد این خشم و این افراطی گری نمی بودیم.
ولی یک مسئله اصلی که سازمانهایی مانند القاعده با تکیه برآن، از شور جوانان مسلمان برای عضوگیری استفاده می کنند، مناقشه میان اسرائیل و فلسطینیهاست که چشم انداز بهبودی هم نشان نمی دهد. این وضعیت چه نقشی در جریان اسلام گرایی افراطی دارد؟
دهه هاست که مناقشه فلسطینیها و اسرائیل منبع عمده ای برای بی ثباتی بوده. به نظر من یکی از اشتباهات بزرگ دولت بوش، بی توجهی به این موضوع و دست کشیدن از تلاش برای حل مسئله بود. خود من در وزارت خارجه آمریکا، پس از توافق کمپ دیوید، درگیر مذاکرات صلح خاورمیانه بودم. این معضلی بسیار پیچیده برای هر دو طرف است، و هر دو طرف هم مواضعشان را سخت تر کرده اند. اما این مسئله یک راه حل دارد و آن هم ایجاد کشور فلسطینی است. سازمان ملل متحد و جامعه بین المللی باید در این جهت تلاش بیشتری کنند.
ولی با توجه به پشتیبانی آمریکا از اسرائیل، این کار در عمل چگونه قابل تحقق است؟ بخصوص که گاهی به نظر می رسد اسرائیل به حرف بزرگترین متحد خودش و بزرگترین قدرت جهان هم گوش نمی کند. نمونه اش را هم در اصرار آن کشور بر ساختن آبادیهای یهودی نشین می بینیم.
آمریکا باید واقعا میانجی بیطرفی در این قضیه باشد، و این مستلزم آوردن هر دو طرف به پای میز مذاکره است. آمریکا در گذشته نشان داده است که اگر مصمم باشد می تواند هر دو طرف را به امتیاز دادن تشویق کند.
ولی این وضع در حال حاضر حاکم نیست. آمریکا دو طرف را پای میز مذاکره آورد، ولی بلافاصله پس از شروع گفتگوها، اسرائیلیها گفتند که به ساختن آبادیهای یهودی نشین ادامه خواهند داد.
بله، از نظر من آمریکا باید در این زمینه موضعی اصولی بگیرد.


  نوشته های دیگران ()
>>عزیزالله کاظمی ( سه شنبه 89/12/3 :: ساعت 7:6 عصر)

معمر قذافى 68 ساله است و طى چهل و دو سال گذشته، قدرت را در این کشور در دست داشته است.سرهنگ قذافى در 27 سالگى توانست به همراه گروهى از افسران لیبى، ادریس اول پادشاه لیبى را طى کودتاى بدون خونریزى از قدرت برکنار کند.
معمر قذافى در صحرایى در نزدیکى استان سرت به دنیا آمده است. آقاى قذافى به خاطر نحوه لباس پوشیدن خود و داشتن محافظان زن معروف است.
فلسفه سیاسى او در کتابى تحت عنوان "کتاب سبز" منتشر شده و به گفته او جایگزینى براى سوسیالیسم و کاپیتالیسم با افزوده هایى از دین اسلام است.
معمر قذافى در سال 1977، سیستم حکومتى تحت عنوان جماهیریه یا حکومت توده ها را به لیبیایى ها معرفى کرد. براساس این نظریه، کشور از طریق کنگره ها و کمیته هاى مردمى اداره مى شود.
البته طی این سال ها، سرهنگ قذافى در لیبى قدرت را به طور کامل در دست داشته و به طور انفرادى بر این کشور حکومت کرده است.
همسر اول
همسر اول سرهنگ قذافى، معلم مدرسه بود. آن دو قبل از ازدواج همدیگر را ندیده بودند. آنها یک پسر به اسم محمد دارند و شش ماه پس از ازدواج جدا شدند.
صفیه فرکاش
او همسر دوم آقاى قذافى و مادر هفت فرزندش است. آنها همچنین یک دختر و پسر به نام هاى میلاد و حنا را به فرزندخواندگى قبول کرده اند. حنا در چهار سالگى در بمباران طرابلس در سال1986 توسط آمریکایى ها کشته شد.
محمد قذافى
محمد فرزند رهبر لیبى از همسر اول اوست. او رئیس کمیته المپیک لیبى است که مقر آن در طرابلس است. او همچنین مدیرعامل شرکت پست و مخابرات این کشور است که مسئولیت اداره تلفن هاى همراه و ارتباطات ماهواره اى را به عهده دارد.
سیف الاسلام قذافى
سیف الاسلام 38 سال دارد و انگلیسى را روان صحبت مى کند.
او از مدرسه اقتصاد لندن، مدرک دکترا گرفته و عمدتا در جبهه افرادى دیده مى شود که خواهان آزادسازى اقتصاد لیبى هستند. او مسئول بنیاد خیریه بین المللى قذافى و بنیاد توسعه است که در آزاد کردن گروگان ها از دست پیکارجویان اسلامگرا به خصوص در فیلیپین نقش داشته است.
در سال 2006 او پس از انتقاد از حکومت پدرش، لیبى را ترک کرد اما دوباره به کشور بازگشت.
از او به عنوان چهره مدرن لیبى یاد مى شود اما در سال 2008 اعلام کرد که علاقه اى به "به ارث بردن" قدرت از پدرش ندارد. او در اوج ناآرامى هاى اخیر لیبى، در تلویزیون دولتى ظاهر شد و نسبت به بروز جنگ داخلى در این کشور هشدار داد.
ساعدى قذافى
او 36 ساله است و با دختر یک فرمانده ارتش لیبى ازدواج کرده است. او قبلا فوتبال بازى مى کرد و براى مدت کوتاهی، در یکی از تیم های لیگ برتر ایتالیا توپ زد.
او اکنون رئیس فدراسیون فوتبال لیبى است و در زمانى که فوتبال بازى مى کرد، کاپیتان تیم ملى بود.
از زمان بازنشستگى از فوتبال، او در صنعت فیلم سازى نیز فعال بوده و ظاهرا صد میلیون دلار در فیلمى که بازسازى یک تریلر آلمانى بود سرمایه گذارى کرد.
معتصم بالله قذافى
سن و سال او معلوم نیست. سرهنگ دوم ارتش لیبى است و گفته شده که سال ها پیش، پس از طراحى کودتایى علیه پدرش به مصر گریخت اما بخشوده شد و اجازه بازگشت به کشور را گرفت.
او هم اکنون مشاور امنیت ملى پدرش است و فرماندهى یک واحد ارتش را به عهده دارد.
هانیبال قذافى
او براى شرکت ملى حمل و نقل دریایى لیبى کار مى کرد که مسئولیت انتقال نفت لیبى را به عهده داشت.گفته شده او در چند حادثه خشونت بار دست داشته و در سال 2005 متهم شد که دوست دختر حامله خود را در پاریس مورد ضرب و شتم قرار داده.
او در سال 2008 در ژنو سوئیس پس از آن که دو مستخدمش، او را متهم کردند که به آنها حمله کرده، بازداشت شد. او بعدا با تامین وثیقه آزاد شد اما این حادثه موجب شد تا دولت لیبى محصولات سوئیس را تحریم کرده و شرکت هاى سوئیسى را از این کشور اخراج کند. لیبی همچنین دیپلمات هاى خود را از برن فراخواند.هانیبال، سوئیس را "مافیاى جهانى" نامیده و گفته این کشور باید تجزیه شود.
سیف العرب قذافى
اطلاعات زیادى در مورد این فرزند جوان رهبر لیبى در دست نیست. به نوشته روزنامه دیلى تلگراف، در سال 2008 ماشین فرارى او به دلیل سر و صداى زیاد اگزوز ماشین، در آلمان توقیف شد. او در آن زمان در مونیخ درس مى خواند.
خمیس قذافى
خمیس یک افسر پلیس است و تعلیمات نظامى خود را در روسیه گذرانده. او فرماندهى نیروى ویژه ای را به عهده دارد. گفته شده که فرماندهى سرکوب معترضان در بنغازى با او بوده است.
عایشه قذافى
تنها دختر رهبر لیبی 34 سال دارد و از مشاوران حقوقى گروه وکلاى مدافع صدام، رهبر سابق عراق بود. او در سال2006 با یکى از اقوام پدرى ازدواج کرد.
او مدیر بنیاد خیریه "واعتصموا" و سفیر حسن نیت برنامه پیشرفت و توسعه ملل متحد در لیبى است.
میلاد قذافى
فرزند خوانده قذافى است و گفته شده که در جریان بمباران مجتمع مسکونى قذافى توسط آمریکا در سال 1986 جان رهبر لیبی را نجات داده است. منیع:بی بی سی.


  نوشته های دیگران ()
<      1   2   3   4      
 
فهرست ها
 RSS 
خانه
ارتباط با من
درباره من
پارسی بلاگ

بازدید امروز: 42
بازدید دیروز:  3
مجموع بازدیدها:  76118
منوها
» درباره خودم «


دینی،سیاسی، خبری

» پیوندهای روزانه «

سلام [27]
[آرشیو(1)]


» فهرست موضوعی یادداشت ها «

شورای امنیت[2] . مجلس شورای اسلامی[2] . حمله اسرائیل[2] . خاتمی . خلیلزاد: آمریکا باید به بازی دوگانه پاکستان پایان دهد . دادگاه اسراییلی یک سگ را به سنگسار محکوم کرد . دلجویی آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی . رئیس سابق شین‌بت: نتانیاهو افکار عمومی اسرائیل را در مورد ایران . رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام . راهکارهای توجه و حضور قلب در نماز . رحلت . رحلت آیت الله العظمی سید محمد حسین فضل الله . رژیم صهیونیستی . رفتار با افغان‌ها و فرهنگ ایرانی . روز مادر . روزنامه ایندیپندنت و تماس های آدام وریتی با موساد بر سر ایران . روزنامه واشنگتن پست: نفوذ سیا به کاخ ریاست جمهوری افغانستان . روسپیگری دانشجویان در انگلستان ارائه خدمات جنسی . ریچل کری . زندگى نامه آیت الله العظمى سید محمد حسین فضل الله . ژنرال دیوید پترویوس جانشین مک کریستال . سالروز . سخنان . سخنان آقای رفسنجانی . سفربه غزه . سفیر روسیه در ناتو:حمله به ایران، تهدید مستقیم ماست . سکوت ننگین رسانه ای . سیدحسن خمینی . سیما سمر، باردیگر نامزد جایزه صلح نوبل شد . سکوت . شرع . شعار علیه کروبی . شعر . مجمع تشخیص مصلت نظام . محاصره غزه . محمدرضاباهنر . محکوم . مدرسه اقتصاد لندن (LSE) . مرجع تقلید . مردم غزه . مسیحیت . مظلومیت رسانه‏ای فدائیان شهید روز قدس . ممنوعیت تاجیکستان ازحضور نوجوانان درمساجد . ممنوعیت ورود افغانها در پارک کوهستانی صفه در اصفهان . مهم ترین اخبار شهر مقدس قم . میلاد . مکاتبات . نائب رئیس سابق . نامه ای محمدعلی انصاری . نامه سرگشاده بسیج دانشجویی دانشگاه امام‌صادق(ع) به مراجع تقلید . نامه‌ سرگشاده علی‌ مطهری به احمدی نژاد . نبیل رجب:معترضان بحرینی همین حالا هم پیروزند . نگاه مردم شناسانه به پشتونهای دو سوی دیورند . نهادی خیریه در بریتانیا جایزه سالانه‌اش را به یک زن افغان داد . نوه امام راحل(ره) . هسته ای . هشدار آیت‌الله مصباح یزدی از شکل گیری فراماسونری . هشدار احمدی نژاد . هفت وزیر پیشنهادی کرزی به مجلس . هند و افغانستان به امضای پیمان استراتژیک توافق کردند . واکنش رسمی جمهوری اسلامی ایران به قطعنامه1929 شورای امنیت . واکنش پاکستان . واکنش‌ها . وحشیانه . یورش پلیس به دفاتر کلیسای کاتولیک در بلژیک . یوسف رضا گیلانی نخست وزیر پاکستان . 'یک هزار میلیارد دلار' ارزش معادن افغانستان . کاریکاتور . کرزی و مرکل موافقتنامه استراتژیک امضا کردند . کشتی . کشتی "آزادی" . کشتی های امدادی . کلینتون . کمک های بشردوستانه . کودکان فقیر بریتانیا چگونه زندگی می‌کنند؟ . شکستن . صدیقه ای طاهره . ضرب و شتم پناهجویان عراقی توسط ماموران بریتانیا . طالبان به دنبال فرصت در افغانستان و پاکستان؟ احمد رشید نویسنده . طرح ترور حامد کرزی خنثی شد . عادت . عازم غزه . عایشه، دختر افغان صاحب بینی موقت شد . عبدالمالک ریگی به دار مجازات آویخته شد . عذرخواهی پاپ از قربانیان آزار جنسی کشیش های کاتولیک . علت دفن آیت الله منتظری در حرم حضرت معصومه(س) . غزنی . غزنی از نگاه دیگر؛ نمایشگاه عکس در غزنی . فاطمه زهرا . فاعتبروا یا اولی الابصار . فاعتبروا یا اولی الالباب . فرج . فردی که9 خارجی را در فرودگاه کابل کشت، 'با طالبان ارتباط نداشت' . فطرت . فقر در پاکستان فاجعه می‌آفریند . قانون اساسی . قطعنامه چهارم . گاردین:آمانو به اطلاعات تأیید نشده اعتماد می کند . گروه کشتار سربازان آمریکایی در افغانستان . گروه وین . گزارش تصویری . گسترش . متن . متن کامل . مثلث کرزی اوباما مک کریستال . مجلس افغانستان . Rachel Corrie . آزموده را آزمودن خطا است . آغاز ساخت صدها خانه یهودیان در کرانه باختری . آغاز مبارزات انتخابات پارلمانی افغانستان . آیت الله جوادی: با دین سیاست بازی نکنیم . آیت‌الله جوادی‌آملی: آل‌‌سعود و آل‌خلیفه کافر‌اند . آیت‌الله مکارم، قرضاوی را به مناظره فراخواند . اجلاس سیکا . احمدی نژاد . احمدی نژاد: فردوسی مکتب پیامبر گرامی اسلام را نجات داد . احیای فاشیسم (Fascism)، نژادپرستی(Racism)و آپارتاید(Apartheid) . اخلال . استقبال شیخ الازهر از فتوای رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای(دام عز . استقبال کرزی از پیام ملا عمر در باره ممنوعیت سوزاندن مدارس. کرز . اسناد توسعه شهری . اطلاعیه روابط عمومی دفتر هاشمی رفسنجانی . اظهارات دی میستورا و ادامه تظاهرات ها در افغانستان تری جونزکشی . اعتراض به رفتار مجلس افغانستان . اعتراض شدید هزاره ها به رای اخیر پارلمان افغانستان . اعلام آمادگی . اعلام همبستگی عزت ابراهیم با تظاهرکنندگان علیه نوری مالکی . افسر سابق سیا:احتمال شکار"جانور قندهار"با رخنه سایبری . 'افغانستان طرحی فدرال گونه نیاز دارد' . افغانستان فدرال؛ هیاهوی بسیار برای هیچ؟ . الفضل ما شهدت به الأعداء . ام ابیها . امام خمینی . امام زمان(عج) . انتشار فیلم هتک حرمت طالبان توسط آمریکایی ها ادرار بر جنازه های . انتظار . انتقاد آیت‌الله جوادی آملی از ترویج مکتب ایرانی . انتقاد رسول جعفریان از اظهارات احمدی نژاد در تاجیکستان . انتقادات . انفجار الخبر . ایران . برزیل . برگزیده سیاسی . به آتش کشیده شدن بیت آیت الله نوری همدانی . بیانیه . بیست و پنج نفر از زندانیان بگرام آزاد می شوند . پاسخ آیت‌الله‌سبحانی به شبهه یک فیزیکدان . پایتخت فرهنگی جهان اسلام2013 . پاکستان: مجبور به اطاعت از تحریم های آمریکا علیه ایران نیستیم . پدر معنوی طالبان: ژنرال حمید گل؛نصیرالله بابر؛ مولانا سمیع الحق . پشت‌صحنه 14خرداد . پول آمریکا در افغانستان 'به جیب طالبان می رود' . پیام آیت الله العظمی محقق کابلی(دامت برکاته) راجع به عملکرد شبکه . پیام شدید الحن آیت الله العظمی صافی به پادشاه عربستان . پیروی پاکستان از تحریم های آمریکا علیه ایران . تحریم ایران . تخریب دفتر آیت الله صانعی . تذکرات . ترکیه . تشرف آیت الله خامنه ای محضر مبارک امام زمان (عج) . تصاویر تلویزیونی . تصویب قطعنامه تازه علیه ایران . تظاهرات خونین در قندهار علیه جسارت کشیش آمریکایی . تلاش یک سرباز آمریکایی برای بمب گذاری در پایگاه نظامی . توان پرتاب 'صدها موشک' به اروپا . توصیه آیت الله جوادی . چند صد زندانی طالبان با حفر تونل از زندانی در قندهار گریختند . حذف تمجید از محمد حسین فضل الله از وبسایت وزارت خارجه بریتانیا . حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی . حمایت از طالبان .
» آرشیو مطالب «

اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
تیر 89
شهریور 89
مهر 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
شهریور 90
مهر 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
شهریور 91

» لوگوی وبلاگ «


» لینک دوستان «

دینی،سیاسی، خبری


» صفحات اختصاصی «

توافق حامد کرزی و ناتو در مورد خروج نیروهای خارجی

» لوگوی دوستان «