سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دینی،سیاسی، خبری
[ جنایتکارى را نزد او آوردند و گروهى فرومایگان با وى بودند ، فرمود : ] خوش مباد چهره‏هایى که جز به هنگام زشتى و شر دیده نشود . [نهج البلاغه]
>>عزیزالله کاظمی ( شنبه 91/10/16 :: ساعت 10:1 صبح)

عزت ابراهیم، معاون صدام حسین رئیس جمهور پیشین عراق پس از مدتها بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و با تظاهراتی که در مناطق سنی نشین غرب عراق علیه نوری مالکی نخست وزیر این کشور راه افتاده است اعلام همبستگی کرده است. او همچنین گفته است که به عراق بازگشته و این پیام را از استان بابل در مرکز عراق می فرستد.

مطابق گزارش سایت بی بی سی: عزت ابراهیم که همچنان رهبری بخشی از بازماندگان حزب منحله بحث عراق را در دست دارد، در پیامی ویدیویی که از شبکه تلویزیونی العربیه پخش شده است آقای مالکی را متهم کرده است که در دوران نخست وزیری هفت ساله اش مجری طرح «صفوی - پارسی» ایران برای تجزیه عراق بوده و تهدید کرد که هر کسی را که از این «طرح» حمایت کند،‌ هدف قرار خواهد داد.

عزت ابراهیم که زمانی مقتدرترین فرد در عراق پس از صدام حسین به شمار می رفت، پس از حمله آمریکا و سقوط حکومت حزب بعث فراری شد و با اعدام صدام حسین خود را رهبر تازه حزب بعث خواند و اعلام کرد که رهبری وفاداران به این حزب در حمله به نیروهای اشغالگر را در دست دارد. طی این سالها گفته می شد که وی در سوریه پنهان شده است.

بازماندگان حزب بعث عراق اکنون به دو شاخه تقسیم شده اند،‌ شاخه ای تحت رهبری عزت ابراهیم که از سوریه اعلام جدایی کرده و شاخه ای تحت رهبری سرلشگر سابق، محمد یونس احمد که در زمان صدام حسین مشاغلی چون استاندار موصل و رئیس راه آهن عراق را به عهده داشت و اکنون شاخه هوادار بشار اسد را میان بازماندگان حزب بعث رهبری می کند. از جمله خواسته هایی که در تظاهرات مناطق سنی نشین غرب عراق مطرح می شود، لغو ممنوعیت فعالیت حزب بعث است.


  نوشته های دیگران ()
>>عزیزالله کاظمی ( شنبه 91/8/27 :: ساعت 8:28 عصر)

«السَّلَامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ السَّلَامُ عَلَى أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ » «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَ عَلَیْکَ وَ مَنْ بَلَغَهُ ذَلِکَ فَرَضِیَ بِهِ أَنَا إِلَى اللَّهِ مِنْهُمْ بَرِی‏ءٌ»

دو باره مرغ روحم هوای کربلا کرد             دل شکسته ام را اسیر و مبتلا کرد

ز سر گذشت اشکم به لب رسیده جانم        که هرچه کرد با من فراق کربلا کرد

فدای آن شهیدی که از جفای قاتل        سرش به نیزه رفت و به شیعیان دعا کرد


  نوشته های دیگران ()
>>عزیزالله کاظمی ( شنبه 91/7/8 :: ساعت 7:42 صبح)

به قلم دکتر عباس آخوندی و به نقل از روزنامه صبح ایران«دنیای اقتصاد» شماره2747

 
کد خبر : DEN- 320088  تاریخ چاپ : شنبه 8 مهر 1391ش. 
امروز صبح که از ورزش بازگشتم دیدم خانمم به نانوایی رفته و نان تازه تهیه کرده، لیکن چندان سرحال نیست؛ پرسیدم که مشکلی پیش آمده گفت نه! اما رفتار شاطر با یک پیرمرد افغان به‌شدت مرا متاثر و عصبانی کرده. سوال کردم چطور؟ گفت یک پیرمرد افغان با دست‌هایی پر از زخم و پینه‌بسته برای تهیه نان آمده بود و در صف قرار داشت. وقتی نوبت به او رسید، آشکارا شاطر به وی نان نمی داد. از این مهم‌تر آن بود که نه تنها کسی اعتراض نمی‌کرد؛ بلکه از اینکه خارج از نوبت، به آنان نان داده می‌شد، خوشحال بودند.

 

ایشان ادامه داد که این اولین باری نیست که با چنین پدیده‌ای مواجه می‌شوم. چندی پیش نیز در تهران عینا با چنین صحنه‌ای روبه‌رو شدم. در آنجا داستان حتی تندتر بود. شاطر رخ در رخ فرد افغان می‌گفت به تو نان نمی‌دهم. افغان بی‌پناه نیز می‌گفت آخر چرا؟ و شاطر تکرار می‌کرد که به تو نان نمی‌دهم. خانمم می‌گفت وقتی دیدم این‌طوری است به افغان گفتم چند تا نان می‌خواهی من برای تو می‌گیرم و به تو می‌دهم. شاطر که دید کار به اینجا کشیده است، به فرد افغان نان داد، اما نکته مهم رفتار سایر افراد در صف بود که با عمل خود شاطر را تشویق می‌کردند و حتی به من اعتراض می‌کردند که چرا چنین می‌کنی. آخه اینا....!!!؟؟؟
به‌نظر می‌رسد که کم‌کم سوء‌رفتار با افغان‌ها در جامعه در حال تبدیل‌شدن به یک رویه عمومی است و کسی در برابر آن واکنش نشان نمی‌دهد. این موضوعی نیست که بتوان به‌سادگی از کنار آن گذشت؛ زیرا فارغ از مغایرت آن با اخلاق و هویت ایرانی، آثار فوری بر زندگی اجتماعی و اقتصادی و حتی امنیت اجتماعی ما ایرانیان دارد. البته بد رفتاری با افغان‌ها منحصر به نمونه‌های فوق نیست و دارای نمونه‌های فراوانی است، یک بار پیش از این نیز در روزهای آغازین سال جاری در یک اقدام تبعیض‌آمیز از ورود افغان‌ها به یک پارک در اصفهان جلوگیری شد. خوب به‌خاطر دارم که کسی جز دوست فرهیخته‌مان آقای دکتر غنی‌نژاد اعتراض نکرد و بسیاری شگفت‌زده بودند که چگونه در این میانه، تنها یک اقتصاددان به این بدرفتاری اعتراض می‌کند، ولی واقعیت آن است که آموزه‌های اقتصاد مدرن بر عدم تبعیض و آزادی مبادله استوار است و چنین رفتارهایی را بر نمی‌تابد.
فارغ از زندگی مشترک ایرانیان و افغان‌ها در سی‌سال گذشته و مشارکت در غم و شادی یکدیگر، این موضوع را می توان از منظرهای مختلف مورد نقد و بررسی قرار داد. اولین منظر رویکرد اخلاقی است: ملتی که داعیه فرهنگی کهن با تاریخی بیش از سه هزار سال دارد و ادعای تاثیرگذاری عمیق بر توسعه تمدن اسلامی دارد، چگونه می‌تواند چنین رفتارهایی را برتابد. ما که عادت کرده‌ایم نمونه‌های تبعیض نژادی در سایر کشورها را به باد نقد بگیریم که درست هم هست، چرا با افراد هم‌نژاد و همسایه خود چنین می‌کنیم؟ اینها علامت‌های خوبی نیست و نشان از روند سست شدن مبانی اخلاق در جامعه دارد. همه باید هشدار دهیم و هوشیار باشیم و از نقطه‌ای برای اصلاح آغاز کنیم. منظر دیگر هویت ایرانی است: فرهنگ ایرانی که از آن سخن می‌گوییم جغرافیایی بسیار فراتر از مرزهای رسمی ایران دارد و از ماهیتی مبتنی بر مدارا بهره‌مند است. جغرافیای فرهنگ ایرانی از آسیای میانه تا بین‌النهرین و از کردستان تا مرزهای چین و شبه قاره را پوشش می‌دهد. ما ایرانیان متشکل از اقوام مختلف مفتخریم که در طول هزاران سال با مدارا و همدلی در این خطه پهناور با هم زندگی کرده‌ایم و همه از اینکه ایرانی هستیم به خود بالیده‌ایم. مگر نه آنکه بسیاری از مفاخر فرهنگ ایرانی اهل بلخ و افغانستان هستند؟ اینک چه شده است با قومی که بیشترین اشتراک فرهنگی و زبانی را با ما دارد، این‌گونه برخورد می‌کنیم؟ باید قدری به خود آییم و از کنار این مسائل به سادگی نگذریم.
در حال حاضر چه بخواهیم و چه نخواهیم جمعیت افغان‌های مقیم ایران، رقم قابل‌توجهی است. قاعدتا هر گونه بدرفتاری می‌تواند موجب عکس‌العمل‌های مشابه باشد. از این رو است که از منظر امنیت اجتماعی توجه به این موضوع حائز اهمیت است. سخن آخر آنکه به این آموزه رسول مهربانی (ص) توجه کنیم که فرمود: به دیگران رحمت ‌آورید تا دیگران نیز به شما رحمت آورند.


  نوشته های دیگران ()
>>عزیزالله کاظمی ( یکشنبه 91/7/2 :: ساعت 7:12 عصر)

 سایت جهان نیوز امروز 2/7/1391 در سرویس اجتماعی خود با قلم زیبای انسان شرافتمند جناب آقای کیوان صائمی تحت عنوان: «یک تذکر مهم؛ همکلاسی‌های افغانی امسال بچه‌های ما» مطالب بسیار ارزنده ی-انسانی-اسلامی- را آورده است که خواندن آن برای هر انسان منصفی -به ویژه آحاد ایرانی ها و افغانی ها- ضروری و جالب است. که متن کامل آن از این قرار است:

1.  اینکه طی چه فرآیندهای سیاسی و اجتماعی و تاریخی  بیش از هشتاد سال است که مردم افغانستان یک روز خوش ندیده اند زیاد به بحث ما مربوط نیست و اینکه چه اتفاقی افتاد که واژه افغانی تبدیل به یک ناسزا در فرهنگ ایرانی هایی شد که سابقه هیچ گونه نژادپرستی ای در طول تاریخ نداشته اند هم همین طور. 

اما این  که باور کنیم همه انسان ها به صرف انسان بودن حق و حقوقی دارند چرا. این هم به ما مربوط می شود که خوب فکر کنیم و ببینیم کجای کارمان ایراد داشته است که دچار این ایراد وحشتناک اخلاقی شدیم: با دیدن یک افغان حس خوبی بهمان دست نمی دهد. قبول کنید که واقعا وحشتناک است و بی اعتنایی به این قضیه از خودش هم وحشتناک تر...

2.  امسال دولت به بعضی از افغان های مهاجر در ایران کارت اقامت و پاسپورت داده است و خیلی از مهاجران غیرقانونی هم کشور را ترک می کنند. یعنی از اول  امسال خیلی از مهاجرین افغان حضورشان در ایران قانونی است و با اجازه رسمی دولت در ایران هستند.

این یعنی اینکه خیلی از بچه های افغان امسال می توانند در مدرسه های ایرانی ثبت نام کنند و بعد از تقریبا چند سال در به دری از حق انسانی و مسلم تحصیل کردن بهره ببرند. البته که با  یک فرق منطقی: آنها باید هزینه تمام شده تحصیل خودشان را در اول سال یکجا بپردازند.

بر حسب آمارهای غیررسمی تقریبا یک میلیون مهاجر افغان در سراسر کشور ما وجود دارد و این یعنی اینکه احتمال اینکه هر کدام از بچه های ما خواهران و برادران کوچک ما یک همکلاسی افغانی داشته باشند به شدت بالاست .

3.  بدهکاریم به همه افغانی هایی که همه این سال ها به جرم زیستن در کشوری که اگر پنجاه سال پیش  هیئت حاکمه وقت انگلیسی خط کش شان را کمی عقب تر می گرفتند الان جزئی از کشور خود ما بودند، تحقیر شده اند، مورد تبعیض قرار گرفته اند و در حالی که بار سخت تحمل یک تاریخ پر از درد را به دوش می کشیده اند اینجا یعنی در کشور ما هم درد کشیده اند. از رفتار همه ماهایی که ظاهرا فکر می کردیم خط های جغرافیای خیلی مهمتر از اصول انسانیت و اصول دین رحمانی مان هستند.

به سابقه طولانی به شدت تحسین شده ایرانی ها در طول تاریخ فکر می کنم مهمان نوازی و تحویل گرفتان غریبه ها و مظلوم ها و درمانده ها به سخنان امام خمینی(ره) در آغاز مهاجرت افغان ها به ایران : "...و همینطور مهمان هایی که داریم، خوب افغانی هستند، مسلمان هستند یا فرض کنید که عراقی هستند بیچاره ها را از خانه های شان دور کردند، مال شان را بردند، خودشان را فرستادند اینجا، خوب باید چه کرد با این‌ها؟ نباید این‌ها را پذیرایی کرد؟ ما مسلمانیم، آنها هم مسلمانند، ما باید از آن ها پذیرایی کنیم، خدمت کنیم به آنها و این دولت است که دارد این کارها را می کند".

4.  باید به بچه هایمان یاد دهیم که  امسال مراقب باشند. از خودمان شروع کنیم با این گزاره ساده  که "همه این بچه های افغانی که قرار است در کنار ما درس بخوانند انسان هایی هستند که هیچ فرقی با ما ندارند" دقیقا هیچ فرقی. و چه قدر هم حساس شده اند روی نگاه های ما حرف های ما روی جدا افتاده حس کردن هایشان روی همه چیزهایی که همه بچه های این سن و سال را به سختی و تلخی آزار می دهد.

مراقب باشیم که آزارشان ندهیم و بچه هایمان آزارشان ندهند خارج از اندازه تحملشان تا به حال رنج کشیده اند...


  نوشته های دیگران ()
>>عزیزالله کاظمی ( شنبه 91/7/1 :: ساعت 2:50 عصر)

مطابق گزارش روزنامه مردم سالاری در تاریخ 1/7/1391ش. حکیم متأله مفسّر فرزانه فقیه مکتب اهل بیت(ع) حضرت آیت‌الله جوادی آملی در جمعی از اعضای نهاد رهبری دانشگاه رودهن و جمعی از اعضای عقیدتی سیاسی سپاه پاسداران در بیاناتی مبسوط به شرح اساسی ترین اصول اندیشه اسلامی در شئون مختلف سیاسی،اجتماعی و فرهنگی پرداختند که متن کامل این بیانات تقدیم می‌شود.

بسم الله الرحمن الرحیم

الآن به لطف الهی و به شکرانه پروردگار نظام اسلامی این نشست سران کشورهای عدم تعهّد را با آبرومندی و جمال و جلال و شکوه پشت سر گذاشت که این هم به برکت خون‌های پاک شهداست تمام اینها به برکت اسلام است و لاغیر. زیرا در جنگ جهانی اول همین ما ایرانی‌ها بودیم که تسلیم شدیم در جنگ جهانی دوم همین ایرانی و مکتب ایرانی بود که دستش بالا رفت در کودتای ننگین 28 مرداد 1332 همین ما ایرانی‌ها بودیم که در ظرف چند ساعت شعار رسمی «مرگ بر شاه» به «جاوید شاه» تبدیل شد اما وقتی سخن از اسلام و حسینیه و مسجد و روحانیّت و امام و کربلا و شهادت و اینها مطرح شد هشت سال همه این ابرقدرت‌ها تلاش و کوشش کردند نشد، در تمام این مدت پیروزی از آن اسلام و مسلمان‌ها بود بنابراین ما شرفمان، حیثیتمان، جمال و جلالمان در همان قرآن و عترت است باید دین را بشناسیم (اولاً) باور کنیم (ثانیاً) عمل کنیم (ثالثاً) به جامعه منتقل کنیم (رابعاً) و منطقه‌ و عرصه بین‌المللی را سیراب کنیم (خامساً) این وظیفه ماست.

مستحضرید که حوزه و دانشگاه دو عنصر محوری این نظام‌اند دانشگاه وقتی می‌تواند رسالت اصلی‌اش را ایفا کند که دانشگاه اسلامی باشد بارها به عرضتان رسید که دانشگاه وقتی اسلامی می‌شود که دانش، اسلامی باشد وگرنه معنای اسلامی شدن دانشگاه این نیست که کلاس‌ها را از هم جدا کنیم تفکیک جنسیّت بشود نمازخانه‌ای داشته باشیم دعای کمیلی در شب جمعه داشته باشیم دعای توسلی در شب چهارشنبه داشته باشیم اینها کار افراد عادی است که وظیفه همه ماست اما اینها دانشگاه را اسلامی نمی‌کند اوّلین حرف دانشگاه را دانش می‌زند دانش اگر اسلامی شد آن‌گاه دانشگاه و حوزه یکی خواهد بود و معنای اسلامی شدن دانشگاه هم این نیست که کتاب‌های اسلامی که چاپ می‌شود کتاب‌های درسی چاپ می‌شود یک «بسم الله» اوّلش باشد آرم جمهوری اسلامی باشد عکس امام و رهبری باشد اینها نیست اینها دانش را اسلامی نمی‌کند دانش را تنها فلسفه الهی و اسلامی، اسلامی می‌کند و بس!

اگر فلسفه اسلامی جا افتاد جهان‌بینی توحیدی جا افتاد، دانش می‌شود اسلامی، کتاب‌های درسی می‌شود اسلامی آن‌گاه دانشگاه هم می‌شود اسلامی دیگر لازم نیست از آن به بعد بگویند که شما تفکیک جنسیّت کنید یا نماز جماعت بخوانید چرا این حرف‌ها را در حوزه‌های علمیه نمی‌زنند چون دانشِ حوزه دانش دینی است اگر برای ما ثابت شد که دانش دانشگاه هم دینی است خود این دانش این مسائل را به همراه دارد به هیچ طلبه‌ای نمی‌گویند شما نمازت را اول وقت بخوان یا نماز جماعت بخوان یا دخترها و پسرها در کلاس‌ها در کنار هم ننشینند اینها را در حوزه‌ها به کسی نمی‌گویند چون خود این علم چنین رسالت و پیامی دارد وقتی علم، دینی شد اینها آثار و برکات چنین علمی است.

علم چگونه دینی می‌شود؟

علم از کجا دینی می‌شود ما از چه راه بفهمیم که زمین‌شناسی دینی است دریاشناسی دینی است صحراشناسی دینی است سپهرشناسی دینی است نجوم و هیئت دینی است؟ خود این علوم هیچ حقّی ندارند که درباره اسلام و کفر سخن بگویند یعنی زمین‌شناسی از آن جهت که زمین‌شناسی است یک سلسله موضوعاتی دارد محمولاتی دارد مبادی دارد مسائل دارد یک قلمرو مخصوص دارد یک زمین‌شناس از آن نظر که زمین‌شناس است یا دریاشناس یا صحراشناس یا جانورشناس یا ستاره‌شناس این اگر بخواهد بگوید خدا هست راهی ندارد بخواهد بگوید خدا نیست راهی ندارد بخواهد بگوید من شک دارم راهی ندارد این هیچ کدام از سه حرف را نمی‌تواند بزند فقط باید ساکت باشد چون کار او نیست بحث خداشناسی مربوط به کلّ جهان است اینکه کلّ جهان از ازل و ابد یک آفریدگار دارد یا نه، این مسئله‌ای است که در فیزیک و شیمی و ریاضی و زمین‌شناسی و اینها به هیچ وجه نمی‌گنجند چون یک دریاشناس موضوعش مشخص است که درباره دریا حرف می‌زند نه درباره جهان یک جانورشناس این چنین است یک طبیب این چنین است یک طبیب درباره بیماری و شفا و دارو و درمان انسان سخن می‌گوید اینکه آیا جهان آغازی دارد یا نه انجامی دارد یا نه آفریدگاری دارد یا نه حادث است یا نه قدیم است یا نه اینها مسائلی نیست که در طب و داروسازی و فیزیک و شیمی و ریاضی بگنجد یک ریاضی‌دان فیزیک‌دان شیمی‌دان و مانند اینها اگر بخواهد ثابت کند با کدام ابزار ثابت می‌کند بخواهد نفی کند با کدام برهان نفی می‌کند بخواهد بگوید من شک دارم شک در صورت تعارض ادلّه است این اصلاً اهل این استدلال نیست دلیل نفی و اثبات این مسئله در ریاضی و فیزیک و شیمی و مانند اینها جا نمی‌گیرد او فقط باید بگوید من رشته‌ام نیست همین!

پس هیچ کدام از علوم تجربی و ریاضی حقّ دخالت ندارند تا بگویند دین هست یا دین نیست چون این مسائل در محدوده علم تجربی و ریاضی نیست فقط وظیفه‌ اینها این است که بگویند ما رشته‌مان نیست این چهارمی حق اینهاست. تنها علمی که مجاز است درباره نفی، اثبات یا شک سخن بگوید فلسفه است چون فلسفه قدّش بلند است یک سر و گردن از همه علوم بالاتر است او درباره کلّ جهان بحث می‌کند که آیا جهان خدایی دارد یا ندارد بنابراین در بحث‌های فیزیک و امثال فیزیک نه اثبات این مسئله می‌گنجد نه نفی آن می‌گنجد نه شک درباره آن فقط باید بگویند رشته ما نیست تنها علمی که می‌تواند فتوا بدهد فلسفه است چون فلسفه کارش این است که آیا ‌«جهان را صاحبی باشد خدا نام‌ یا نه.»

خطر انحراف فلسفه

اگر آن فلسفه کج‌راهه رفته است و آن فیلسوف بیراهه رفته است و به مقصد نرسیده و گُم شده است این ـ معاذ الله ـ می‌گوید مادّه ازلی است و آفریدگاری در کار نیست نه آغازی در کار است نه انجامی نه مبدیی در کار است و نه معادی هیچ خبری نیست این فلسفه اوّلین خطری که دامنگیرش می‌شود این است که خود را سیه‌‌روی و روسیاه می‌کند می‌شود فلسفه الحادی بعد همه علوم که زیرمجموعه آن است می‌شود الحادی دیگر زمین‌شناسی الحادی است دریاشناسی الحادی است برای اینکه وقتی آفریدگاری نبود دینی در کار نیست وقتی دینی در کار نبود می‌شود طبیعت آن‌گاه همه علوم می‌شود الحادی در این صورت محال است ما علم دینی داشته باشیم یعنی مثل دو دوتا پنج‌تا که محال است دینی بودن علم هم محال است .

برای اینکه در این صورت دین، فسون است و فسانه اگر ـ معاذ الله ـ دین اسطوره شد فسون و فسانه شد ما علم دینی نداریم اینکه می‌بینید برخی‌ها که سکولاری فکر می‌کنند و یا غرب‌زده و مانند آن هستند با اسلامی شدن دانشگاه با پوزخند برخورد می‌کنند سرّش همین است می‌گویند وقتی دینی نیست ما علم دینی نداریم این خطر فلسفه الحادی است که اول خود را سیه‌روی می‌کند بعد همه علوم را سیاه‌روی می‌کند و می‌شود الحادی ولی اگر ـ ان‌شاءالله ـ فلسفه الهی شد و آن فیلسوف متألّه بود و کج‌راهه نرفت و به مقصد رسید و ثابت کرد که ‌«جهان را صاحبی باشد خدانام‌» و اینکه این نظم عریق عمیق دقیق، بدون ناظم حکیم نیست، اوّلین خدمتی که این فلسفه می‌کند اینکه خود را سفیدروی و روسفید می‌کند می‌شود فلسفه الهی بعد همه علوم را می‌کند دینی ما علم غیر دینی نداریم چرا؟

برای اینکه از صدر تا ساقه از آغاز تا انجام هر چه در جهان هست کار خداست خدا آفرید همان طوری که قرآن تشریح می‌کند آسمان را او آفرید زمین را او آفرید انسان را او آفرید پس کلّ جهان اعم از انسان و فرشته و در و دیوار جهان هستی می‌شود فعل خدا وقتی فعل خدا شد یک هُوَ الأَوَّلُ)[1] در طلیعه کار است یک «هو الآخر»[2] در پایان کار است یک هماهنگ‌کننده نظام داخلی در درون کار است خداست که این زمین را هم‌آوا و هماهنگ برای فلان مقصد آفرید خداست که دریا را این چنین کرد خداست که ستاره‌ها و کهکشانها را این چنین کرد وقتی کلّ جهان شد فعل خدا یک زمین‌شناس یا یک دریاشناس یا یک ستاره‌شناس دانشگاهی می‌شود مفسّر فعل خدا الآن ما که در قم قرآن را تفسیر می‌کنیم چرا علم ما علم دینی است برای اینکه لحظه به لحظه می‌گوییم خدا چنین گفت، آن استاد دانشگاه در دانشگاه لحظه به لحظه می‌گوید خدا چنین کرد، آن وقت حرف او و کار او اگر دینی‌تر از کار ما نباشد کمتر نیست.

ما می‌گوییم خدا چنین گفت او می‌گوید خدا چنین کرد تفسیر فعل خدا دینی است تفسیر کار خدا دینی است چه اینکه خود قرآن تشریح می‌کند که آسمان و زمین اول متّصل بودند رَتق بودند ما فتق کردیم ما اول رتق آفریدیم بعد فتقشان کردیم اول بستیم بعد گشودیم ما علم غیر دینی نداریم ممکن است آن گوینده معتقد نباشد ولی علم، علم دینی است همان طوری که در فقه و اصول می‌گویند بحث درباره قول معصوم، فعل معصوم، تقریر معصوم دینی است وقتی که ما در حوزه‌ها بحث می‌کنیم، می‌گوییم فلان امام(علیه السلام) چنین فرمود یا صدیقه کبرا(سلام الله علیها) چنین فرمود یا فلان معصوم چنین کرد یا فلان معصوم فلان مطلب را شنید و ساکت شد بحث در قول معصوم، فعل معصوم، تقریر معصوم، سکوت معصوم همه‌اش دینی است، آن وقت بحث در فعل معصوم دینی است بحث در فعل خدا دینی نیست؟! این اصلاً فرض ندارد بنابراین ما علم غیر دینی نداریم منتها باید قبلاً توسط آن فلسفه الهی تبیین شود تعلیل شود برهانی شود که کلّ جهان کار اوست و یک زمین‌شناس دارد فعل خدا را تفسیر می‌کند فعل او هم آن قدر منظّم و هماهنگ است که خودش پیشنهاد داد فرمود شما چند بار هم اگر برگردید یک جای خالی نمی‌بینید یک ناهماهنگی نمی‌بینید یک بی‌نظمی نمی‌بینید گفت: «ابروی تو گر راست بدی کج بدی» هر چیزی در جای خودش است (مَا تَرَی فِی خَلْقِ الرَّحْمنِ مِن تَفَاوُتٍ)[3] منتها آن کسانی که با قرآن و روایات مأنوس‌اند همین مطالب را می‌توانند از قرآن به عنوان یک اصل کلی مطرح کنند درباره‌اش بحث کنند این هم یک مطلب.

اسلامی حرف می‌زنیم و قارونی فکر می‌کنیم

مشکل دیگر آن است که بسیاری از ماها اسلامی حرف می‌زنیم و قارونی فکر می‌کنیم اینکه در بخشی از آیات قرآن کریم فرمود اکثر مؤمنین، مشرک‌اند همین است فرمود: (وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَهُم مُشْرِکُونَ)[4] فرمود اکثر مؤمنین، مشرک‌اند چرا؟ چون یا سهمی برای خدا قائل نیستند در بخشی از کارها یا اگر سهمی قائل‌اند دیگری را شریک او می‌دانند این می‌شود شرک. اینکه عرض شد ما اسلامی حرف می‌زنیم و قارونی فکر می‌کنیم برای همین است وقتی موسای کلیم(سلام الله علیه) به قارون فرمود این نعمت‌هایی که خدا به تو داد یک مقدار خودت استفاده کن یک مقدار به دیگران بده مشکل دیگران را هم حل کن گفت: (إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَی عِلْمٍ عِندِی) خودم زحمت کشیدم و به دست آوردم. این چنین نیست که اگر کسی مالک شد مقتدر شد ثروتمند بود مالک مطلق باشد او امانتدار است درست است که اصل مالکیّت را دین امضا کرده (لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ)[5] اما فرمود شما نسبت به هم مالک هستید ولی نسبت به ذات اقدس الهی امین هستید (وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ)[6] یک مالک نسبت به ذات اقدس الهی که مالک نیست نسبت به دیگران مالک است فرمود این را من به شما دادم (وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ) نه «مِن مالکم». در مسائل عادی بله، فرمود مالی که تهیه کردید از مال خودتان صدقه بدهید خیرات کنید به ارحامتان برسید این برای اینکه اصل مالکیّت را در نظام اقتصادی امضا کرده ما که با هم زندگی مشترک داریم مطابق قانون اقتصاد اسلامی و مطابق (لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ) زندگی می‌کنیم اما وقتی نسبت به ذات اقدس الهی ما را می‌سنجند ما صفرِ طرف چپ عددیم!

فرمود: (وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ) اینکه تعلیق حکم بر وصف مُشعر به علیّت است همین است، دیگر ‌«چرا‌» ندارد! خب صاحب‌مال به شما می‌گوید بدهید دیگر ‌«چرا‌» ندارد اگر بفرماید مال خودتان را بدهید چرایی لازم است و چونی اما اگر بگویید مال خدا را بدهید دیگر چرا ندارد سؤال ندارد تا بگویند چون که، (وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ).

همین مطلب را وجود مبارک موسای کلیم به قارون فرمود، قارون چه گفت، گفت: (إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَی عِلْمٍ عِندِی)[7] من خودم کار کردم تلاش کردم فنّ اقتصاد بلد بودم مال پیدا کردم یعنی آنچه خدای سبحان به او داد هوش داد فکر داد حافظه داد به مال علاقه‌مند کرد راه فراهم کردن مال را به او یاد داد همه و همه را به او داد او از خود دانست! ‌«اگر نازی کند از هم فرو ریزند قالب‌ها‌» اینها که در دوران سالمندی و کهنسالی به فراموشی مبتلا می‌شوند مگر چیست یک گوشه آن سلول‌ها از بین می‌رود تمام شد این دیگر راه خانه‌اش را فراموش می‌کند این چنین نیست که این فراموشی فقط برای افراد عادی باشد نه، خیلی از علمای حوزه خیلی از اساتید دانشگاه اینها در پایان عمر می‌گویند «من آنچه خوانده‌ام همه از یاد من برفت»[8] حتی یک صفحه روزنامه را هم نمی‌توانند بخوانند پس کسی نمی‌تواند بگوید من خودم تلاش کردم این حرف قارونی است که کسی بگوید من خودم با عقل بشری به دست آوردم باید بدانیم عقل را او داد این چراغ را او روشن کرد (یک) روغن این چراغ را هم او ریخت (دو) رهبران الهی را فرستاده (سه) به اینها گفت این فتیله‌ها را بالا بکشید «یثیروا لهم دفائن العقول»[9] (چهار) این فضا را روشن کنید (پنج) تا اینها زندگی کنند (شش) قارون گفت من خودم زحمت کشیدم اینها را پیدا کردم حالا می‌بینید بسیاری از ماها اسلامی حرف می‌زنیم و قارونی فکر می‌کنیم؟

عقل و فطرت

عقل را او داد این فطرت را او داد استعداد را او داد رهبران الهی را او فرستاد این فتیله‌ها را آن رهبران الهی بالا کشیدند «یثیروا لهم دفائن العقول» شد آن‌گاه انسان چیزی را فهمید. عقل هم مثل نقل حجّت شرعی است یک وقت است که در فلان آیه یا فلان روایت مطلبی را فرمودند، بر ما واجب است عمل کنیم اما حالا اگر با برهان عقلی فهمیدیم که مثلاً قلب را باید آن طور معالجه کرد نه طور دیگر، مگر کسی می‌تواند بر خلاف این فهم عمل کند؟! هیچ پزشک متخصّص قلبی مگر می‌تواند بگوید خدایا شما که در قرآن نگفتی شما که در روایت نگفتی ما قلب را چطور عمل کنیم ما آن طور عمل نکردیم مسامحه‌کاری کردیم آن شخص مُرد خدا می‌گوید من دو گونه حرف می‌زنم یکی از درون یکی از بیرون هر دو حرف من است این عقل حرف من است آن نقل حرف من است اینکه می‌گویند منبع معرفتی ما عقل است و کتاب است و سنّت همین است مگر می‌شود چیزی را عقل بفهمد و انسان بر خلاف آن عمل کند و جهنم نرود؟!

اگر کسی سوار زیردریایی شد و به زیر دریا رفت، وقتی با علم بر او ثابت شد که اگر فلان کار را بکند آسیب می‌بیند یا این غرق می‌شود اگر آن کار را کرد جهنم می‌رود این دیگر نمی‌تواند بگوید خدایا شما که در قرآن نگفتی در زیردریایی چطور باشید! خدا می‌فرماید چرا من گفتم چون من دو گونه حرف می‌زنم یکی از بیرون تو به وسیله قرآن و روایات یکی از درون تو، آن درونی را هم من دادم (فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا)[10] حالا می‌بینید بسیاری از ماها اسلامی حرف می‌زنیم و قارونی فکر می‌کنیم اگر کسی گفت اینها بشری است اگر کسی گفت علم، سکولار است اگر کسی گفت ما خودمان کشف کردیم این گرفتار همان فکر قارونی شده این مسلمان شناسنامه‌ای است ولی قارون هویّتی! بنابراین اینکه در قرآن فرمود بسیاری از مسلمان‌ها مشرک‌اند همین است.

دو راه اسلامی کردن علوم

ما از دو راه می‌توانیم متون درسی‌مان را اسلامی کنیم .یکی اینکه بفهمیم یک مُبیِّن یک مفسّر یک استاد، دارد فعل خدا را تشریح می‌کند یکی اینکه از خطوط کلی آیات و روایات استفاده کنیم عقل را هم مثل نقل حجّت شرعی بدانیم و هرگز نگوییم این دانش‌ها غربی است دانش نه غربی است نه شرقی؛ دانش، قلبی است دانش بومی نیست سرزمین نمی‌شناسد نه ما مجازیم بگوییم علم شرقی است نه آنها مجازند بگویند علم غربی است، علم، قلبی است خدای سبحان در قلب بشر این علوم را گذاشت یک وقت هم خواست می‌گیرد.

اگر کسی خواست خودش را بشناسد این باید به آیه کریمه سوره مبارکه قیامت مراجعه کند که فرمود: (أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِن مَنیٍّ یُمْنَی)[11] همین! این کلمه (یُمْنَی) برای تحقیر است این تنوین در (منیٍ) هم برای تحقیر است خب انسان آن است، پایانش هم که جیفه است این حالا داعیه ربوبیّت داشته باشد بگوید ما کشف کردیم؟! نه، او داد (مَا بِکُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ)[12].

همین حرف‌ها برای عزیزان سپاهی ما مخصوصاً در بخش عقیدتی تأثیرگذار است در بخش‌های نظامی‌ و غیر نظامی همه برکاتی که به وسیله این عزیزان حاصل شده است آنها هم همین طور است. اگر عنایت الهی نبود و اگر تشجیع الهی نبود اگر منصور به رعب شدن نبود این هشت سال ایران اسلامی پیروز نمی‌شد این در حقیقت جنگ جهانی سوم بود معنای جنگ جهانی این نیست که با هم بجنگند، اگر بسیاری از کشورهای جهان بر سر یک کشور مثل ایران ریختند می‌شود جنگ جهانی مسئله تحریم و مسائل دیگر کمترین اساسی ندارد. اگر ما مؤمن باشیم اگر ما موحد باشیم؛ اما اگر ـ خدای ناکرده ـ ما بیراهه رفتیم یا راه کسی را بستیم آ‌ن وقت دیگر فیض خدا ـ معاذ الله ـ ممکن است از ما گرفته بشود چون در دو جای قرآن فرمود: (إِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا)[13]، (إِن تَعُودُوا نَعُدْ)[14] «کژ روی جف القلم کژ آیدیت»[15] اگر ـ خدای ناکرده ـ بیراهه رفتیم خیال کردیم که حالا به جایی رسیدیم مثلاً کاری به ما ندارند این طور نیست.


  نوشته های دیگران ()
 
فهرست ها
 RSS 
خانه
ارتباط با من
درباره من
پارسی بلاگ

بازدید امروز: 11
بازدید دیروز:  7
مجموع بازدیدها:  75766
منوها
» درباره خودم «


دینی،سیاسی، خبری

» پیوندهای روزانه «

سلام [27]
[آرشیو(1)]


» فهرست موضوعی یادداشت ها «

شورای امنیت[2] . مجلس شورای اسلامی[2] . حمله اسرائیل[2] . خاتمی . خلیلزاد: آمریکا باید به بازی دوگانه پاکستان پایان دهد . دادگاه اسراییلی یک سگ را به سنگسار محکوم کرد . دلجویی آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی . رئیس سابق شین‌بت: نتانیاهو افکار عمومی اسرائیل را در مورد ایران . رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام . راهکارهای توجه و حضور قلب در نماز . رحلت . رحلت آیت الله العظمی سید محمد حسین فضل الله . رژیم صهیونیستی . رفتار با افغان‌ها و فرهنگ ایرانی . روز مادر . روزنامه ایندیپندنت و تماس های آدام وریتی با موساد بر سر ایران . روزنامه واشنگتن پست: نفوذ سیا به کاخ ریاست جمهوری افغانستان . روسپیگری دانشجویان در انگلستان ارائه خدمات جنسی . ریچل کری . زندگى نامه آیت الله العظمى سید محمد حسین فضل الله . ژنرال دیوید پترویوس جانشین مک کریستال . سالروز . سخنان . سخنان آقای رفسنجانی . سفربه غزه . سفیر روسیه در ناتو:حمله به ایران، تهدید مستقیم ماست . سکوت ننگین رسانه ای . سیدحسن خمینی . سیما سمر، باردیگر نامزد جایزه صلح نوبل شد . سکوت . شرع . شعار علیه کروبی . شعر . مجمع تشخیص مصلت نظام . محاصره غزه . محمدرضاباهنر . محکوم . مدرسه اقتصاد لندن (LSE) . مرجع تقلید . مردم غزه . مسیحیت . مظلومیت رسانه‏ای فدائیان شهید روز قدس . ممنوعیت تاجیکستان ازحضور نوجوانان درمساجد . ممنوعیت ورود افغانها در پارک کوهستانی صفه در اصفهان . مهم ترین اخبار شهر مقدس قم . میلاد . مکاتبات . نائب رئیس سابق . نامه ای محمدعلی انصاری . نامه سرگشاده بسیج دانشجویی دانشگاه امام‌صادق(ع) به مراجع تقلید . نامه‌ سرگشاده علی‌ مطهری به احمدی نژاد . نبیل رجب:معترضان بحرینی همین حالا هم پیروزند . نگاه مردم شناسانه به پشتونهای دو سوی دیورند . نهادی خیریه در بریتانیا جایزه سالانه‌اش را به یک زن افغان داد . نوه امام راحل(ره) . هسته ای . هشدار آیت‌الله مصباح یزدی از شکل گیری فراماسونری . هشدار احمدی نژاد . هفت وزیر پیشنهادی کرزی به مجلس . هند و افغانستان به امضای پیمان استراتژیک توافق کردند . واکنش رسمی جمهوری اسلامی ایران به قطعنامه1929 شورای امنیت . واکنش پاکستان . واکنش‌ها . وحشیانه . یورش پلیس به دفاتر کلیسای کاتولیک در بلژیک . یوسف رضا گیلانی نخست وزیر پاکستان . 'یک هزار میلیارد دلار' ارزش معادن افغانستان . کاریکاتور . کرزی و مرکل موافقتنامه استراتژیک امضا کردند . کشتی . کشتی "آزادی" . کشتی های امدادی . کلینتون . کمک های بشردوستانه . کودکان فقیر بریتانیا چگونه زندگی می‌کنند؟ . شکستن . صدیقه ای طاهره . ضرب و شتم پناهجویان عراقی توسط ماموران بریتانیا . طالبان به دنبال فرصت در افغانستان و پاکستان؟ احمد رشید نویسنده . طرح ترور حامد کرزی خنثی شد . عادت . عازم غزه . عایشه، دختر افغان صاحب بینی موقت شد . عبدالمالک ریگی به دار مجازات آویخته شد . عذرخواهی پاپ از قربانیان آزار جنسی کشیش های کاتولیک . علت دفن آیت الله منتظری در حرم حضرت معصومه(س) . غزنی . غزنی از نگاه دیگر؛ نمایشگاه عکس در غزنی . فاطمه زهرا . فاعتبروا یا اولی الابصار . فاعتبروا یا اولی الالباب . فرج . فردی که9 خارجی را در فرودگاه کابل کشت، 'با طالبان ارتباط نداشت' . فطرت . فقر در پاکستان فاجعه می‌آفریند . قانون اساسی . قطعنامه چهارم . گاردین:آمانو به اطلاعات تأیید نشده اعتماد می کند . گروه کشتار سربازان آمریکایی در افغانستان . گروه وین . گزارش تصویری . گسترش . متن . متن کامل . مثلث کرزی اوباما مک کریستال . مجلس افغانستان . Rachel Corrie . آزموده را آزمودن خطا است . آغاز ساخت صدها خانه یهودیان در کرانه باختری . آغاز مبارزات انتخابات پارلمانی افغانستان . آیت الله جوادی: با دین سیاست بازی نکنیم . آیت‌الله جوادی‌آملی: آل‌‌سعود و آل‌خلیفه کافر‌اند . آیت‌الله مکارم، قرضاوی را به مناظره فراخواند . اجلاس سیکا . احمدی نژاد . احمدی نژاد: فردوسی مکتب پیامبر گرامی اسلام را نجات داد . احیای فاشیسم (Fascism)، نژادپرستی(Racism)و آپارتاید(Apartheid) . اخلال . استقبال شیخ الازهر از فتوای رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای(دام عز . استقبال کرزی از پیام ملا عمر در باره ممنوعیت سوزاندن مدارس. کرز . اسناد توسعه شهری . اطلاعیه روابط عمومی دفتر هاشمی رفسنجانی . اظهارات دی میستورا و ادامه تظاهرات ها در افغانستان تری جونزکشی . اعتراض به رفتار مجلس افغانستان . اعتراض شدید هزاره ها به رای اخیر پارلمان افغانستان . اعلام آمادگی . اعلام همبستگی عزت ابراهیم با تظاهرکنندگان علیه نوری مالکی . افسر سابق سیا:احتمال شکار"جانور قندهار"با رخنه سایبری . 'افغانستان طرحی فدرال گونه نیاز دارد' . افغانستان فدرال؛ هیاهوی بسیار برای هیچ؟ . الفضل ما شهدت به الأعداء . ام ابیها . امام خمینی . امام زمان(عج) . انتشار فیلم هتک حرمت طالبان توسط آمریکایی ها ادرار بر جنازه های . انتظار . انتقاد آیت‌الله جوادی آملی از ترویج مکتب ایرانی . انتقاد رسول جعفریان از اظهارات احمدی نژاد در تاجیکستان . انتقادات . انفجار الخبر . ایران . برزیل . برگزیده سیاسی . به آتش کشیده شدن بیت آیت الله نوری همدانی . بیانیه . بیست و پنج نفر از زندانیان بگرام آزاد می شوند . پاسخ آیت‌الله‌سبحانی به شبهه یک فیزیکدان . پایتخت فرهنگی جهان اسلام2013 . پاکستان: مجبور به اطاعت از تحریم های آمریکا علیه ایران نیستیم . پدر معنوی طالبان: ژنرال حمید گل؛نصیرالله بابر؛ مولانا سمیع الحق . پشت‌صحنه 14خرداد . پول آمریکا در افغانستان 'به جیب طالبان می رود' . پیام آیت الله العظمی محقق کابلی(دامت برکاته) راجع به عملکرد شبکه . پیام شدید الحن آیت الله العظمی صافی به پادشاه عربستان . پیروی پاکستان از تحریم های آمریکا علیه ایران . تحریم ایران . تخریب دفتر آیت الله صانعی . تذکرات . ترکیه . تشرف آیت الله خامنه ای محضر مبارک امام زمان (عج) . تصاویر تلویزیونی . تصویب قطعنامه تازه علیه ایران . تظاهرات خونین در قندهار علیه جسارت کشیش آمریکایی . تلاش یک سرباز آمریکایی برای بمب گذاری در پایگاه نظامی . توان پرتاب 'صدها موشک' به اروپا . توصیه آیت الله جوادی . چند صد زندانی طالبان با حفر تونل از زندانی در قندهار گریختند . حذف تمجید از محمد حسین فضل الله از وبسایت وزارت خارجه بریتانیا . حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی . حمایت از طالبان .
» آرشیو مطالب «

اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
تیر 89
شهریور 89
مهر 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
شهریور 90
مهر 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
شهریور 91

» لوگوی وبلاگ «


» لینک دوستان «

دینی،سیاسی، خبری


» صفحات اختصاصی «

توافق حامد کرزی و ناتو در مورد خروج نیروهای خارجی

» لوگوی دوستان «